*✅درددل شعرگونه یک معلم بازنشسته :* *رفتم امروز به داروخانه* *نسخه در دست پی داروهام* *بلکه درد کمر و پا و سرم* *لحظه ای چند بگیرد آرام* *دکتری را که در آن جا دیدم* *یادم افتاد که شاگردم بود* *سال هشتاد و سه، هشتاد و چهار* *در همین مدرسه ی ِبالا رود* *شاد و پرهلهله از دیدارش* *گفتم ای جان چه گلی پروردم!* *سرد و بی روح تماشایم کرد* *آن چنان سرد که بد یخ کردم !* *من برايش دو سه تُن گچ خوردم* *او برایم تره هم خرد نکرد* *نسخه را دید و سپس گفت از این* *ده قلم ، معلم بازنشسته منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فــاز شــرابی شهر سبز فست دانلود دهکده زیرنویس فارسی آذین دانلود دو سوته خرید کن تحویل بگیر جدیدترین اخبار تخصصی سینما و تلویزیون گل سنگ گیوه کلاش کفش خنک شرکت مهندسی سازه آزمون فولاد